DUA O TAVIZ دعا و تعویذ

دعا ,حرز ,تعویذ, حصار ,علوم غریبه, مرجع کتابهای علوم غریبه ودعانویسی

DUA O TAVIZ دعا و تعویذ

دعا ,حرز ,تعویذ, حصار ,علوم غریبه, مرجع کتابهای علوم غریبه ودعانویسی

در میان علمای حاضر استاد حسن زاده عاملی از متبحر ترین علمای علم جفر می باشند.استاد در شرح دفتر دل در این خصوص چنین می  نویسند:

بدان که علم حروف و اعداد از علوم شریفه اند که متکفل تبیین علوم غریبه اند و آن را ضوابط علمى و محاسبات دقیقى است و براى آن ارباب و اصحابى که بعضى در این رشته ها سالیانى متوغل بودند و اسرار و حقایق فراوانى را از حقایق دار هستى استخراج نموده اند، چه ائمه هدى سر سلسله آنان اند که روایات را نیز بدان اشاراتى است . و در روایات هم که به جفر و جفر جامع تصریح شده است .
جناب علامه مجلسى رحمة الله علیه گوید من در نزد جناب علامه شیخ بهایى اصرار شدید بر فراگیرى جفر جامع را داشتم که وى از تعلیم آن امتناع مى نمود.

دوایر حروف:

سیزده دایره در نوشتن تر تیبات حروف وجود دارد که شش تای اول آنها مشهور تر است:

ابتث، ابجد، اهطم، اجهب، ایقغ، اجذش، ارغی، انسغ، احست، ادیل، اجهز، افسج، اعهط 

دایره اجهب:

دایره اجهب یکی از ترتیبات اصلی نوشتن حروف است. ۱۴ حرف اول را اساس و ۱۴ حرف دوم را نظیره می خوانند.

حروف اساس:  

ا ج ه ب و ز ر د ی ک ش خ ل س

حروف نظیره:

ث ظ م ف ذ غ ن ت ص ض ع ح ط ق(ث نظیره الف وظ نظیره ج و الی آخر)

 

دایره ابجدی

معادل ابجدی حروف چند نوع است که صامتعلیشاه در وبلاگ دعاوتعویذبرایتان توضیح میدهد:

 انواع آن عبارت اند از: ابجد کبیر(جمل)،ابجد صغیر،ابجد وضعی،ابجد گمنام(طرح کوکبی) که معروفترین آنها و کارآمدترین آنها ابجد کبیر است. و در نوشته های ما بجز در جاهایی که صراحتاً چیز دیگری ذکر می شود منظور از ابجد، ابجد کبیر است.

ابجد کبیر یا جمل:

(الف =1 )،(ب = 2 ) ، ( ج  = 3 ) ، ( د = 4 ) ، (ه = 5 ) ، ( و = 6 ) ، ( ز = 7 ) ، ( ح = 8 ) ، ( ط = 9 ) ، ( ی = 10 ) ،( ک = 20 ) ،( ل =30 ) ، ( م = 40 ) ، ( ن = 50 ) ، ( س = 60 ) ، ( ع = 70 ) ، ( ف = 80 ) ، ( ص = 90 ) ، ( ق = 100 ) ، ( ر = 200 ) ، ( ش = 300 ) ، ( ت = 400 ) ، ( ث = 500 ) ، ( خ = 600 ) ، ( ذ = 700 ) ، ( ض = 800 ) ، ( ظ = 900 ) ، ( غ = 1000 )

ابجد صغیر :

(الف =1 )،(ب = 2 ) ، ( ج  = 3 ) ، ( د = 4 ) ، (ه = 5 ) ، ( و = 6 ) ، ( ز = 7 ) ، ( ح = 8 ) ، ( ط = 9 ) ، ( ی = 10 ) ، ( ک = 8 ) ، ( ل = 6 ) ، ( م = 4 ) ، ( ن = 2 ) ، ( س = ساقط ) ، ( ع = 10 ) ، ( ف = 8 ) ، ( ص = 6 ) ، ( ق = 4 ) ، ( ر = 8 ) ، ( ش = ساقط ) ، ( ت = 4 ) ، ( ث = 8 ) ، ( خ = ساقط ) ، ( ذ = 4 ) ، ( ض = 8 ) ، ( ظ = ساقط ) ، ( غ = 4 ) .

* نکته: ابجد صغیر از ابجد کبیر گرفته شده است. فرمول نوشتن آن این است که عدد1تا10 رامینویسیم و از اعداد حروف بعدی12 عدد کم میکنیم و آخرین باقیمانده را در جدول مینویسیم. برای مثال حرف ل را در نظر میگیریم؛ عدد آن30 است به همین دلیل عدد12 را از30 کم میکنیم میشود18 باز از12 بزرگتر است پس12 عدد دیگر از آن کم میکنیم میشود6. از6 دیگر نمیتوان12 را کم کرد پس همان را در جدول مینویسیم.اعدادی که در تفریق با12 صفر میشوند را در جدول نمینویسیم چون بودن یا نبودنش فرقی نمیکند. در ابجد صغیر، معادل چهار حرف س،ش،خ،ظ صفر می شود.

ابجد وضعی:
ی ط ح ز و ه د ج ب ا 
10 9 8 7 6 5 4 3 2 1 
ر ق ص ف ع س ن م ل ک 
20 19 18 17 16 15 14 13 12 11 
غ ظ ض ذ خ ث ت ش 
28 27 26 25 24 23 22 21 

ابجد گمنام یا طرح کوکبی:
ی ط ح ز و ه د ج ب ا 
3 2 1 7 6 5 4 3 2 1 
ر ق ص ف ع س ن م ل ک 
4 2 6 3 7 4 1 5 2 6 
غ ظ ض ذ خ ث ت ش 
6 4 2 7 5 3 1 6 

طبع حروف

ابجدها طبع هایی دارند که معمولاً در طالع بینی به کار میروند.ما ترتیبب طبع ها را مینویسیم که همین ترتیب را تا آخر باید ادامه داد. آتشی،خاکی،بادی،آبی .برای مثال حرف حرف «د» آبی است و «م» آتشی است چون اگر این ترتیب را ادامه دهیم طبع آتشی و حرف م منتبق میشوند همین طور برای د هم این موضوع صدق میکند.

طبع حروف به صورت مجموعی یا دایره اهطم فشذ:
مجموع حروف آتشی: ا،ه،ط،م،ف،ش،ذ
مجموع حروف خاکی: ب،و،ی،ن،ص،ت،ض
مجموع حروف بادی: ج،ز،ک،س،ق،ث،ظ
مجموع حروف آبی: د،ح،ل،ع،ر،خ،غ

نحوهء بدست آوردن طبع ابجد کلمه ای:
اول باید کلمه ای را به حروف تبدیل کرد و طبع هر حرف را بدست آورد و کنار هم نوشت. اگر طبعی در کلمه ای تکرار شد آن طبع از طبع های دیگر دقیقتر خواهد بود.

مثال:
علی از حرفهای ع،ل،ی تشکیل شده است که به ترتیب طبعشان آبی،آبی،خاکی است که طبع آبی در ارجعیتتر از طبع خاکی است ولی طبع خاکی هم در خصلت این اسم وجود دارد.

نحوهء بدست آوردن عدد ابجد کلمه ای:
اول باید آن کلمه را تبدیل به حرف کرد و بعد اعداد آن حروف را از هر نوع ابجد که مورد نظر است زیر آن نوشت و بعد آن اعداد را با هم جمع کرد به دینطریق عدد ابجد آن کلمه بدست می آید.حروفی مانند گ،پ،چ،ژ که در جدول نیستند صفر محسوب میشوند.

یک راز مبهم

عمل قرطاس؟!

دائره ابجد: ا ب ج د ه و ز ح ط ى ک لم م ن س ع ف ص ق ر ش ت ث خ ذ ض ظ غ .

(ابجد) :ابتدا کرد.

(هوز):در پیوست.

(حطى ):واقف شد.

(کلمن ):سخنگوشد.

(سعفص ):زودبیاموخت.

(قرشت ):در دل گرفت.

(ثخذ):نگاه داشت.

(ضظغ ): تمام کرد.

 

موکلان حروف:

ا = اسرافیل  

ب = جبرائیل

ج = کلکائیل

د = دردائیل

ه = دوریائیل

و = رفتمائیل

ز = شرقائیل

ح = تنکفیل

ط = اسمائیل

ی = سرکتیائیل

ک = حروزائیل

ل = طاطائیل

م = رویائیل

ن = هورائیل

س = همواکیل

ع = لومائیل

ف = سرحماکیل

ص = اهجییائیل

ق = عطرائیل

ر = امواکیل

ش = حموائیل

ت = غورائیل

ث = میکائیل

خ = مهکائیل

ذ = لوخائیل

ض = عطکائیل

ظ = تورائیل

غ = اهوائیل

منبع: کنزالحسین

 

ازدواج با کسی

اگر خواهی بدانی فلان زن نصیب تو می شود یانه؟

 اسم خود و مادر و دختر و مادردختر را به حساب جمل در آور و بر پنج تقسیم کن.

- اگر باقیمانده یک ، سه یا پنج بود میشود.

- اگر دو یا چهار بماند نمیشود.

نقل از: سرالمستتر

* برخی گفته اند باقیمانده پنج نشانگر مخالفت یکی از دو خانواده با ازدواج است. ولی مخالفت آنها به جایی نمی رسد(میرداماد کبیر).

 

برای فهمیدن نیک یا بد بودن اقامت در یک محل

اگر کسی اراده نماید در قریه یا شهری بماند، اسم خود با مادر خود و اسم آن محل و اسم شریف مکه را به حساب جمل کبیر (ابجد کبیر) در آورده و بر چهار تقسیم کند:

۱- اگر باقیمانده یک باشد؛ تعب و رنج کشد.

۲-  اگر باقیمانده دو باشد؛ متوسط باشد.

۳- اگر باقیمانده سه باشد؛ اندک رزق درآن محل باشد.

۴- اگر باقیمانده صفر(چهار) باشد؛ سعادت ودولت نصیبش گردد.

(از سرالمستتر شیخ بهایی رحمت الله علیه)

مثال:

نام فرد: علی

نام مادر: زهرا

شهر مورد نظر: تهران

جمع ابجدی = علی + زهرا+ تهران+مکه = ۱۱۰+ ۲۱۳+ ۶۵۶+ ۶۵ = ۱۰۴۴

باقیمانده تقسیم ۱۰۴۴ بر ۴ می شود صفر؛ یعنی اقامت در این محل برای علی آقا خیلی خوب است.

 

دانستن اینکه زن زودتر می میرد یا مرد

 برای دانستن اینکه زن زودتر میمیرد یا مرد به دو روش میتوان عمل نمود:

۱- نام مرد + نام مادر + نام زن + نام مادر(به حساب جمل یا ابجد کبیر) = حاصل تقسیم بر ۵ ===

-اگرباقیمانده زوج باشد، زن اول می میرد.

-اگرباقیمانده فردباشد،مرداول می میرد.

۲- نام مرد + نام مادر+ نام زن + نام مادر (به حساب ابجدصغیر) + ۲۰ =حاصل تقسیم بر ۷ ===

-اگر باقیمانده زوج باشد، زن اول می میرد.

-اگر باقیمانده فرد باشد،مرد اول می میرد.

* اگر خواهی صحت این قاعده را بدانی از اموات گذشته حساب کن تا معلوم شود.

از: سرالمستتر

 

برای فهمیدن حال مریض:

اسم سائل + اسم مریض + نام همان روز= تقسیم بر۳ === باقیمانده:

۱- صحت یابد.

۲- بیماری طول کشد.

۳- مریض میمیرد.

از: سرالمستتر

 

برای یافتن علّت بیماری

برای  یافتن علّت بیماری اسم بیمار و نام روز را به حساب جمل درآورده و بر چهار تقسیم کند:

۱- اگر باقیمانده یک باشد، بیماری از حرارت است.

۲- اگر باقیمانده دو باشد، بیماری از بلغم خون است.

۳- اگر باقیمانده سه باشد، بیماری سایه دیو وپری است.

۴- اگر باقیمانده چهار باشد، بیماری اثرجادو است.

نقل از: کتاب طم طم هندی

 

برای فهمیدن نتیجه بیماری

برای  یافتن نتیجه بیماری اسم بیمار و نام مادرش را به حساب ابجد درآورده و تعداد روز گذشته ازماه را بر آن بیفزاید و بعلاوه بیست کند و بر سی تقسیم کند:

۱- اگر در خانه حیات باشد، امید به درمان است.

۲- اگر در خانه ممات باشد،  مختلف بود و باید صدقه بدهد.

جدول:

نقل از: کتاب طم طم هندی

 

برای شراکت با کسی

در باب شراکت با فردی

اگر خواهی بدانی شراکت با فردی خواهد شد یانه ؛ اسم خود و آن شخص را باهم جمع کن و ۳۲ به آن بیفزا و حاصل را بر ۹ تقسیم کن. اگر زوج بماند بفعل می آید و اگر فرد بیاید نمی شود.

(از سرالمستتر شیخ بهایی رحمت الله علیه)

 

برای دانستن احوال غایب

اگر کسی غایب باشد و از احوال او هیچ خبر نباشد؛ اسم آن فرد با اسم مادر و نام آن روز را که از احوال او پرسیده اند(چند شنبه!) به حساب جمل کبیر (ابجد کبیر) در آورده و بر دوازده تقسیم کند:

۱- اگر باقیمانده ۱ باشد؛ غایب می آید با مال فراوان.

۲- اگر باقیمانده ۲ باشد؛ به خدمت دولتی مشغول باشد.

۳- اگر باقیمانده ۳ باشد؛ در آمدن درنگی داشته باشد.

۴- اگر باقیمانده ۴ باشد؛  جای خوبی دارد.

۵- اگر باقیمانده ۵ باشد؛ خسته باشد.

۶- اگر باقیمانده ۶ باشد؛ درست و صحیح است.

۷- اگر باقیمانده ۷ باشد؛ ایضاً صحیح وسالم است.

۸- اگر باقیمانده ۸ باشد؛ درآن محل خواهد ماند.

۹- اگر باقیمانده ۹ باشد؛ سخت مریض است.

۱۰- اگر باقیمانده ۱۰ باشد؛ در راه آمدن است.

۱۱- اگر باقیمانده ۱۱ باشد؛ بجای دیگر منتقل شده است.

۱۲- اگر باقیمانده ۱۲ باشد؛ به رحمت خدا رفته است.

نقل از: سرالمستتر

 

گشایش , دعاوتعویذ , گشایش زندگی , گشایش کار ,گشایش رزق , رزق و روزی ,دعا , دعانویس , دعای گشایش , حاجت , دعای حاجتمندی , اجابت دعا , صامتعلیشاه , دعاوتعویذ ,تعویذ , حرز , طلسم , طلسمات , وفق , ابجد , ابجد کثیر , ابجد صغیر ,ابجد کبیر ,کاربرد ابجد ,علم حروف , جمل ,